دکتر عیسی کلانتری : اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود 70‌درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50‌میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند.

مطابق برآوردهای علمی، منابع کشش تأمین نیازهای جمعیت فعلی ایران را ندارد و در آینده نه‌چندان دور حدود 70‌درصد جمعیت ایران باید از کشور مهاجرت کنند اما با وضع دیپلماسی خارجی ایران، کدام کشورها حاضرند 40 تا 50‌میلیون ایرانی را اسکان دهند؟!

نمونه­ای از هشدار مسئولین نسبت به آب و خشکسالی که بی شباهت به هشدارهای ما نیست:

دکتر عیسی کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست ایران و دبیر ستاد احیای دریاچه­ی ارومیه:

در این ٣۵ سال فقط ١٢٠ میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزار ساله که حدود ٧۵٪‏ آبهای شیرین زیر زمینی بود را مصرف کردیم که حدود ٧۵ میلیارد متر مکعب آن در ٨ سال گذشته بوده است یعنی منابع را تاراج کردیم!

جمعیت را افزایش دادیم غافل از اینکه این جمعیت باید در یک کشور آباد زندگی کند. بدون توجه به نیازهای جمعیت، منابع کشور را برای رفع نیازها به تاراج گذاشتیم.

امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و اورمیه! آب های زیر زمینی ما در حال شور شدن است و ادامه این روند یعنی تخلیه ایران از جنوب البرز تا دریاهای آزاد و از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور.

ما امانتدار بسیار بدی برای این تمدن ٧٠٠٠ ساله بودیم، زاینده رود ٩٠٠ میلیون متر مکعب از سرچشمه های کارون وارد آن می شود، یعنی نصف آب زاینده رود از سرچشمه های کارون می آید.

در استاندارد جهانی هر کشوری که ٢٠٪‏ از آب های تجدید پذیرش را هر سال استفاده کند هیچ خطری از نظر منابع آب متوجه اش نیست. اگر ٢٠ تا ۴٠٪‏ استفاده شود به شرط مدیریت می توانند در دراز مدت منابع آب را تامین کنند. اما اگر بالای ۴٠٪‏ استفاده کنند وارد بحران شده اند. دو کشور در دنیا بالای ۴٠٪‏ استفاده می کنند، اولی مصر است با ۴۶٪‏ و ایران با ٨۵٪‏ این یعنی بزودی همه جای ایران مثل گاوخونی خشک خواهد شد. حتی امروز هم دیر شد و اگر سیاست هایمان را عوض نکنیم این کشور را همراه نسل خودمان خواهیم کرد.

کارشناسان و دانشگاهیان مستقل معتقدند آب های تجدید پذیر حدود ٩۵ میلیارد متر مکعب است اما وزارت نیرو معتقد است ١٢٠ میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر داریم. اگر حرف دانشگاهیان و کارشناسان مستقل را ملاک قرار دهیم یعنی سالانه ٩۶٪‏ از منابع آب تجدید پذیرمان را استفاده می کنیم و کاری که ما با آب های زیر زمینی می کنیم یعنی دزدی theft از نسل بعد. یعنی نسل کشی. نه تنها آب شیرین را تمام می کنیم، همه کشور را بیابان می کنیم.

در حوضه گاوخونی به اندازه کافی آب از سرچشمه های کارون منتقل می شود و دیگر پتانسیلی برای انتقال آب نیست. آب مصرفی باید کاهش پیدا کند

هیچ راه دیگری وجود ندارد و برای کل کشور احساس خطر می کنم. پتانسیل برداشت بیش از حد از آب های زیرزمینی را نداریم. سال گذشته برای ۴۴ میلیون نفر غذا وارد کردیم، فقط برای ٣٣ میلیون نفر در داخل کشور غذا تولید کردیم و بیش از این توانایی نداریم و اگر فشار بیش از حد وارد شود مرگ سرزمین ایران سریعتر اتفاق خواهد افتاد.

بحران آب در ایران هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه به یک باور تبدیل نشده است؛ چرا که به باور انبوهی از مردم، این سرزمین همیشه با مشکل کم‌آبی دست‌وپنجه نرم کرده و حالا هم وضع بحرانی نیست

در سال‌های گذشته وزارت نیرو جرأت اعتراف به واقعیت را نداشت؛ اما حالا بحران خشکسالی به اندازه‌ای رسیده که مسئولان متوجه قهقرای کشور شده‌اند، زیرا درحال حاضر 70‌درصد جمعیت کشور با سرانه زیر 900 مترمکعب آب در‌ سال زندگی می‌کنند و این از نظر استانداردهای جهانی یعنی رخداد فاجعه بزرگ

اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود 70‌درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل 50‌میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند.

مطابق برآوردهای علمی، منابع کشش تأمین نیازهای جمعیت فعلی ایران را ندارد و در آینده نه‌چندان دور حدود 70‌درصد جمعیت ایران باید از کشور مهاجرت کنند اما با وضع دیپلماسی خارجی ایران، کدام کشورها حاضرند 40 تا 50‌میلیون ایرانی را اسکان دهند؟!

درحال حاضر در جزیره ماندیل هند ادامه سکونت غیرممکن شده است و این جزیره گاه و بیگاه به زیر آب می‌رود. این در شرایطی است که ماندیل تنها 300‌هزار نفر جمعیت دارد اما دولت هند برای انتقال این جمعیت دچار دردسر شده است. ما چگونه می‌خواهیم برای اسکان قریب به 50‌میلیون نفر ایرانی چاره‌اندیشی کنیم؟

حتی در صورت بارش ایده‌آل و نفوذ آب به زیر زمین، جایی برای ذخیره آن وجود ندارد، در نتیجه آب در سطح خاک جاری شده و تبخیر می‌شود. این موضوع شورتر شدن خاک و از دست رفتن حاصلخیزی آن را به دنبال داشته است. درحال حاضر وضع آبی برخی از شهرهای ایران به سطحی رسیده است که آن شهرها از نظر تعاریف علمی و استانداردهای جهانی به «شهر مرده» تعبیر می‌شوند. به‌عنوان مثال درحال حاضر شاهرود و نیشابور از نظر هیدرولوژی شهر مرده به حساب می‌آیند و بخش عمده‌ای از شهرستان رفسنجان نیز شهر مرده تلقی می‌شود.

خود بنده در زمان ریاست‌جمهوری آقای خاتمی به خانم دکتر ابتکار شخصا نامه نوشتم و گفتم واقعا آب نیست و از لحاظ منابع آبی داریم رو به بحران می‌رویم. ایشان بی‌توجه شد و گفت چنین چیزی نیست! سازمان محیط‌زیست در ایران تا امروز یک سازمان مرده و تشریفاتی بوده است. همین الان آقایان هنوز دارند درباره خودکفایی در محصولات کشاورزی صحبت می‌کنند. برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این مزخرفات را کنار بریزند.

این متن خلاصه ای از صحبتهای جناب آقای دکتر عیسی کلانتری میباشد.

افزودن دیدگاه جدید