عفاف رفتاری حضرت فاطمه زهراء (س)

عفاف رفتاری حضرت فاطمه زهراء (س(

 

مطالعه ، شناخت و الگو برداری از سیره عملی و رفتاری حضرت فاطمه زهراء (س) به عنوان الگو و سرور زنان عالم از اصلیترین و مهمترین عوامل معیاری و شاخص حدود ومرزهای عفاف و حجاب میباشد . در این نوشتار بر آن شدیم گوشه هایی هرچند ناچیز از سیره رفتاری آن بانوی بزرگوار را در حوزه عفاف برای شما خوانندگان گرانقدر به رشته تحریر درآوریم .

علاقمندان جهت مطالعه این پست میتوانند به ادامه مطلب رجوع فرمایند.

 

عفاف در رفتار حضرت زهرا       

       موضوع مورد بحث ، عفاف در رفتار در حیطه ی حجاب و   پوشش است . عفت ، به معنی پارسایی و آن حالت نفسانی است که انسان را از غلبه ی شهوت   باز دارد. قرآن به چند رفتار عفیفانه ، از جمله رعایت عفت در گفتار ، نگاه ، شهوت ،   پوشش ، و عفت در کردار ، به ویژه در زنان ، اشاره می کند و تاکید می فرماید: صحبت   کردن زنان با نامحرم باید عفیفانه و به دور از نرمش ونازک کردن صدا باشد و از   هرگونه سخنان غیرضروری و بیهوده پرهیز کنند. در نگاه به نامحرم نیز زنان همانند   مردان از چشم چرانی منع شده اند و باید از نگاه بد و هوس آلود چشم پوشی کنند ؛ چرا  که دیده به منزله ی دروازه ی دل است و اگر کنترل نشود در کشاندن آن به سمت گناه نقش زیادی دارد.

قرآن زنان را مکلف می کند ، جاذبه ها و زینت های ظاهری و باطنی خود را آشکار نکنند ، مگر آنچه نمایان است . آنها باید پوششی مناسب که تمام گردن و سینه و اندام ها و زینت های پنهان آنها را مستور کند داشته باشند که موجب تهیج شهوت مردان نگردد و موجب آزار و اذیت خود توسط افراد بیمار دل را فراهم نکنند. کردار و راه رفتن آنها نیز باید به دور از جلوه ، خودنمایی و جلب توجه باشد . در نظام مقدس اسلام ، این امور کاملاً حکیمانه و به مصلحت زن و اجتماع وضع گردیده است.با دقت در سیره حضرت زهرا (س)آن اسوه به تمام معنا در می یابیم که ایشان آیینه تمام نمای حجاب وعفاف اسلامی است.

زنان با الگوگیری از آن حضرت در رعایت حجاب و عفاف و پوشش کامل و داشتن رفتاری به دور از خودآرایی و خودنمایی می توانند آرامش و آسایش و امنیت خود ، خانواده و جامعه را به ارمغان بیاورند و از گسیختگی بنیان خانواده جلوگیری کنند و مانع بسیاری از فتنه ها که ریشه در عدم رعایت و حفظ حریم عفاف دارد ، گردند.

مقدمه

یکی از عوامل استحکام خانواده و اجتماع ، ملکه ی نفسانی عفاف است که اگر در جان پرورانده شود به ثمر نشسته و حاصل آن مصونیت و در نتیجه قرب و نزدیکی به خداوند خواهد بود. در این مقاله در صددیم حجاب وعفاف را در سیره حضرت زهرا مورد بررسی قرار دهیم.

 

در آغاز واژه ی عفاف را تعریف کرده و سپس با توجه به آیات و روایات وسیره آن حضرت به توضیح عفاف در گفتار و نگاه و پوشش و کردار پرداخته و تبیین می کنیم که زنان در برابر نامحرم باید از هرگونه خودنمایی و رفتار و کردار و سخن و حرکات جلوه گرانه که به دور از شأن زنانه است و موجب تحریک مردان می گردد ، خودداری نمایند وبا الگوگیری از رفتار ومنش آن حضرت موجب تعالی خود وجامعه گردند.

 

عفاف وحجاب در سیره حضرت زهرا

دین مبین اسلام ، به عنوان آیین جامع و کامل خداوند متعال ، در حمایت از شخصیت انسانی و معنوی زن در جهت حفظ عفّت عمومی ، دستورهای حکیمانه ای مبتنی بر لزوم رعایت عفّت و حیا در ابعاد گوناگون صادر نموده است .«البته عفاف مخصوص زنان نیست و مردان نیز باید عفیف باشند ولیکن چون مردان به دلیل داشتن قدرت جسمانی و برتری جسمانی این توانایی را دارند که به زن ظلم کنند و برخلاف میل او رفتار نمایند ، از این رو اسلام بر روی عفّت زن تاکید بیشتری نموده است».(2)

قرآن یکی از ویژگی های مؤمنان راستین را ، عفاف و پاکدامنی می داند و می فرماید:(وَالّذینَ هُم لِفُروجِهِم حافِظونَ)«آنان [مومنان] کسانی هستند که دامان خویش را از بی عفتی حفظ می کنند».(3)

در فضیلت عفاف روایات بسیاری آمده از جمله:

«افضل العباده العفاف.»؛ برترین عبادت ، عفت است.(4)

«العفّه رأس کلّ خیر.»؛ عفت در رأس همه ی خوبی ها است .(5)

«العفّه افضل الفتوّه.»؛ عفت برترین جوانمردی است.(6)

«العفّه افضل شیمه.»؛ عفّت برترین خصلت است.(7)

«العفاف یصون النفس و ینزّهها عن الدنایا.»؛عفت نفس را مصون و آن را از پستی دور نگه می دارد.(8)

«العفاف زهاده.»؛ عفت پارسایی است.(9)

با دقت در آیات و روایات درمی یابیم عفّت به معنی مناعت و آن حالت نفسانی است که [انسان را] از غلبه ی شهوت باز دارد.(10) و هم چنین به معنی پارسایی و پرهیزکاری و بازداشتن از حرام است(11)

به طور کلی ،ع فت را می توان یک صفت انسانی و ملکه ی نفسانی و زینت باطنی دانست که موجب می شود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان ، عفیفانه و فاقد رذیلت های شهوانی و هوس مآبانه باشد.(12)

عفاف از یک سو به عنوان یک مسأله ی اصلی و بنیادین و فراتر از حجاب و پوشش مطرح است و از سوی دیگر ، رابطه ی تنگاتنگی با آن دارد ؛ چرا که به عنوان یک خصلت و ارزش اختیاری ، پوشش را به ارمغان می آورد و به طور کلی ، می توان حجاب را میوه و ثمره ی عفاف دانست.

گفتنی است ، شرم ، حیا ، اشتیاق به عفاف و پاکدامنی ، یک تدبیر نهفته در خلقت و فطرت زن است که او را وادار می سازد به طور ناخودآگاه ، خود را ازچشم نامحرم بپوشاند . به عبارت دیگر ، گرایش زن به حفظ عفّت خویش ، از احساس فطری و الهام غریزی وی نشأت می گیرد.

حضرت زهرای اطهر (سلام الله علیها) بانوی بزرگواری که مظهر کمالات الهی او برترین اسوه ی انسان ها به ویژه زنان می باشند، از نظر عفاف و حجاب الگوی بی نظیری هستند که با دقت در سیره و زندگانی آن حضرت به اوج عظمت ایشان در همه ی عرصه ها ،به ویژه حیا و عفت و حجاب ، می توان پی برد.

در این راستا،به طور کلی جلوه های عفاف وحجاب در سیره حضرت زهرا را درچند محور مورد بررسی قرار می دهیم:

1 . حضرت زهرا و عفاف در گفتار

در آیه ی 32 سوره ی احزاب درباره ی وظایف زنان در لزوم رعایت عفاف در سخن گفتن با مردان نامحرم می فرماید:

(فَلا تَخضَعنَ بِالقَّولِ فَیَطمَعَ الذی فی قَلبِه مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً ) ؛ «پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند ، و سخن شایسته بگویید.»

خضوع در اینجا به معنای این است که زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف نکنند تا مردان بیمار دل را دچار ریبه و خیال های شیطانی کنند و شهوت آنها را برانگیزانند منظور از بیماری دل ، نداشتن نیروی ایمان است ؛ آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوت باز می دارد.

و(قولاً معروفا) یعنی سخن معمولی و مستقیمی بگویند که به دور از کرشمه و ناز باشد و شرع و عرف اسلامی آن را پسندیده دارد.(13)

این آیه اشاره به کیفیت و محتوای(14)سخن گفتن و حرمت صحبت کردن با ناز و عشوه دارد و صحبت کردن با نامحرم باید عفیفانه و به دور از نرمش و خضوع و خودنمایی باشد . همچنین بر اجتناب از هرگونه سخنان بیهوده و غیر ضروری و شهوت انگیز تأکید دارد و متذکر می گردد در صورت عدم رعایت این امر ممکن است در اثر نمایش جاذبه های زنانه و سخنان هوس آلود ، افرادی که از سلامت روحی و روانی و اعتدال نفسانی که در اثر ضعف یا فقدان ایمان می باشدبرخوردارنباشند به فکر گناه و فحشا بیفتند و امنیت جامعه را به خطر بیندازند.نقل است که هرگاه کسی به در خانه حضرت زهرا می آمدند حضرت برای پاسخ به فرد پشت در دستان مبارک خودرا در دهان قرار می دادندتا با تغیر لحن صدای خویش مبادا فرد به لغزش بیافتد وموجبات گناه فراهم شود.همچنین روایت شده حضرت در هنگام سخنرانی کوبنده خویش در مسجد لحن صدای خویش را به حالت بم تغییر داده اند واینگونه در گفتار عفت پیشه می کردند.

2 .حضرت زهرا و عفاف در نگاه

در آیه ی 31 سوره ی نور که به سوره ی عفت و پاکدامنی و حجاب معروف،(15)به چندین رفتار عفیفانه اشاره می کند که یکی از آنها وجوب حفظ و کنترل دیده و نگاه است:(وَ قُل لِلمؤمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ)؛«به زنان مومن بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند. »(16)همچنین در آیه ی دیگری می فرماید:(قُل لِلمؤمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم)؛«به مردان مؤمن بگو از بعضی نگاه های خود(نگاه های غیرمجاز)چشم پوشی کنند».(17)در شأن نزول این آیات آمده : جوانی در بین راه ، زنی را می بیند و به او چشم می دوزد و به دنبال او به راه می افتد . طوری غرق نگاه بوده که صورتش به دیوار برخورد می کند و مجروح می شود ، نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می رود و ماجرای خود را نقل می کند و این آیه نازل می گردد.(18)

«یغضض» از ماده ی ((غضّ)) به معنای کاهش و کم کردن نگاه است.(19) و منظور چشم پوشی از نگاه حرام و غیرضروری و شهوت آلود است . در لزوم عفّت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام ، بین زن و مرد، فرقی نیست.(20) بدین ترتیب همان گونه چشم چرانی برمردان حرام است ، بر زنان نیزحرام است.(21) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید :«از نگاه های زیادی بپرهیزید ؛ زیرا تخم هوس می پراکند و غفلت می زاید».(22)

همچنین حضرت عیسی (علیه السلام) می فرماید:

«از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را بر دل می نشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است».(23)

از این رو ، کنترل چشم می تواند از مهم ترین و اساسی ترین اصول عفاف باشد که باید در مرتبه ی اولی رعایت گردد؛ چرا که چشم دروازه ی قلب و روح است و هر چه دیده بیند دل کند یاد.

امام علی (علیه السلام) می فرماید:«العین رائد القلب»؛ چشم ، دل را به دنبال خود می کشد.(24)

بدین ترتیب ،کمترین کوتاهی در چشم پوشی از نگاه به نامحرم ، تیری مسموم از سوی شیطان است.(25) قلب که عقل انسان را نشانه گرفته و دل و فکر او را مشغول و به دنبال آن غریزه را مشتعل می کند و از آن پس فتنه ها به دنبال می آورد ، که گاه جبران ناپذیر است .

به گفته ی شاعر:

این نظر از دور چون تیر است و سم

عشقت افزون می شود صبر تو کم

کسی که عفّت چشم پیشه کند و نگاه حرام را دنبال نکند ، فکرش فراغت و دلش آرامش می یابد(26) و اوصافش نیکو گشته (27) و در نتیجه خداوند شیرینی ایمان و عبادت را به او می چشاند(28) و به ازای فروبستن چشم از حرام ، قدرت مشاهده ی شگفتی های عالم و عظمت الهی را می یابد.(29)

 

حضرت زهرا(ص) همان کسی است که زن نیکو و شایسته را زنی می داند که مردی را نبیند و مردی او را نبیند (30)

 

همچنین خشنودی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از محول شدن انجام کارهای خانه و معاف شدن از کار در بیرون از منزل در تقسیم کار توسط حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) (31) به اوج عفت و حیای ایشان و خودداری از اختلاط با مردان و محفوظ ماندن از نگاه نامحرمان اشاره دارد.

روایت است که ؛رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در زمینه ی تقسیم کار این گونه داوری کردند : فاطمه (سلام الله علیها) را مأمور به انجام امور داخل خانه نمود و علی (علیه السلام) رانیز به امور خارج از خانه مامور ساخت . دختر پیامبر از این تقسیم کار فوق العاده خوشحال شد و چنین اظهار داشت : جز خداوند نمی داند که من از چنین تقسیم کار چقدر خوشحال شدم زیرا پدرم رسول خدا مرا از گریبانگیر شدن با مردان معاف داشته است . (32)

 

3. حضرت زهرا و عفت در پوشش

مسأله ی حجاب و پوشش زن و مستور نمودن زینت های ظاهری و باطنی وی ، اهمیت بسیاری دارد. خداوند حکیم به دنبال آیه ی مذکور ، و در چند جای دیگر قرآن به این موضوع با تعابیر مختلف اشاره کرده و زنان را از هتک حرمت خود با بدحجابی و بی حجابی و خودآرایی و خود نمایی در برابر نامحرم نهی فرموده است.

در (وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَّ إلّا ما ظَهَرَ مِنها)(33) زنان را مکلف می کند که نباید جاذبه های و زینت های ـ ظاهری و باطنی ـ خود را آشکار سازند، مگر آن مقدار که طبیعتاً نمایان است.

کلمه ی «ابداء» به معنای اظهار و آشکار کردن است و مراد از زینت زنان محل و موضع زینت است ؛ چرا که آشکار کردن خود زینت از قبیل گوشواره و دستبند حرام نیست ، بلکه منظور محل زینت است . اما آنچه از زینت های ظاهری ، پوشاندنش استثنا شده ، صورت و دو کف دست و قدم هاست .(34) بنابراین ،مقتضای آیه نهی از خود نمایی و آشکار نمودن زینت های شهوت انگیز و جلوه نمایی اندام های نهان زنان است . در (وَ لیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ) توصیه می فرماید:«زنان باید سرپوش ها و روسری های خود را برگردن انداخته و حایل قرار دهند(تا علاوه بر سر ، گردن و سینه ی آنها نیز پوشیده شود)».(35)

«خمر» جمع خمار ، به معنای جامه و پوششی است که زنان سر و موی خود را با آن می پوشانند. و «جیوب» جمع جیب ، به معنای گریبان و سینه است.(36)

بنابر نقل تواریخ ، رسم بر این بود که زنان عرب معمولاً لباس هایی می پوشیدند که یقه ی پیراهن و گریبان هایشان باز بود و دور گردن و سینه را نمی پوشانید. روسری هایی هم که روی سر خود می انداختند از پشت سر می انداختند(همانطوری که هم اکنون بین مردان عرب متداول است) به طوری که گوش ها و بناگوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن آنها نمایان می گشت.

لذا این آیه نازل شد که باید پوشش ها و روسری ها خود را از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیفکند تا قسمت های یاد شده پوشیده گردد. به تعبیر ابن عباس ، صحابی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) تفسیر آیه ، این گونه است :«تغطی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها»؛ یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیرگلوی خود را بپوشاند.(37) این آیه ، با اشاره به کیفیت پوشش و حجاب زنان روشن می سازد که آنان باید تمام اندام و سر و سینه و گردن و موهای خود را در برابر نامحرم بپوشانند و در پوشاندن خویش نهایت عفاف را رعایت کنند.

آیه ی دیگری درباره ی عفت در پوشش وارد شده آیه 59 سوره ی احزاب است:(یا أیُّهاالنَّبیُّ قُل لِاَزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمنینَ یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ذلکَ أدنی أن یُعرَفنَ فَلا یؤذَینَ و کانَ اللهَ غفوراً رَحیماً)؛ ای پیامبر ! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (روسری های بلند) خود را برخویش فروافکنند ، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرارا نگیرند ، بهتر است ، و خداوند همواره آمرزنده ی رحیم است.(38 )

سبب نزول این آیه آن بوده که شب هنگام که زنان مسلمان به قصد رفتن به مسجد و شرکت در نماز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) از خانه بیرون می رفتند ، جوانان سر راه آنان می نشستند و با سخنان ناروا معترض آنان می گشتند.

«جلابیب »جمع جلباب ، به معنای لباسی است سرتاسری که تمام بدن را بپوشاند ، و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر شود. این پوشش باید به گونه ای باشد که زیر گلو و سینه ها را محفوظ بدارد.(39 )

مراد از (ذلِکَ أدنی أن یُعرَفنَ فَلا یُؤذَینَ ) این است که با پوشاندن بدن به صورت کامل به عفاف و حرمت و حریت شناخته می شوند و مورد تعرض افراد مریض و مغرض و هوسران قرار نمی گیرند.

احتمال دیگری که در معنای این جمله داده شده این است که وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند ، افراد فاسد و مزاحم ، جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند.(40 )

از آنچه گفته شد، روشن می گردد که منظور از «جلباب» پوششی وسیع تر از خمار است که همان چادر و حداقل ، شبیه چادر ـ مقنعه ی بلند و چادر کوتاه ـ می باشد.

بنابراین ، حجاب برتر ، حجابی است که تمام اندام زن و برآمدگی ها ی سینه و جاذبه های بدون وی ، به جز گردی صورت و کف دو دست و دو پا ، را مستور سازد . شاید بتوان بارزترین پوششی که تمام این خصوصیات را شامل شود چادر دانست.

این پوشش در نظر اسلام به خاطر مصلحت هایی در نظر گرفته شده که به سود زنان است . بر این اساس ، عفاف و پوشش کامل و حجاب عفیفانه زن مؤمن ،تجسم حرمت و احترام و بهترین سلاح اوست تا افراد بوالهوس و مریض به فکر تعرض و اذیت نیفتند و هرگز کسی به خود اجازه ی فکر باطل ندهد. پس حجاب و پوشش دینی محدودیت و بند و حصار نیست ، بلکه موجب مصونیت و حرمت زن است.

شرم و حیا و عفت حضرت زهرا نیز به قدری بوده که حتی در حضور مرد نابینا خود را محفوظ داشت.(41)

 

امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید : روزی حضرت زهرا در محضر رسول خدا نشسته بود که مرد نابینایی اجازه ی ورود خواست ، پیامبر مشاهده فرمود که حضرت زهرا(سلام الله علیها) برخاست فرمود : دخترم این مرد نابیناست. پاسخ داد :«ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح» اگر او من را نمی بیند ، من او را می نگرم اگر چه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند![رسول خدا پس از شنیدن دخترش فرمود :«شهادت می دهم که تو پاره ی تن من هستی».(42 )

آن تجسم حیا و عفت ، تا ضرورتی نبود ، به میان جامعه نمی آمدند ، اما در مواقع حساس و ضروری ، در اجتماع حضور می یافتند و در مسایل سیاسی و اجتماعی شرکت می کردند ؛ به ویژه در مسأله ی ولایت امیرالمؤمنین و به یغما رفتن فدک ، در مجامع عمومی به مناظره می نشستند و از حق خویش دفاع می کردند و در عین حال هرگز از پرده عفاف و حجاب بیرون نمی رفتند.

در این رابطه نقل می کنند هنگامی که برای حضرت ثابت شد فدک غصب گردیده درحالی که لباس های بلندی که تمام بدن ایشان را پوشانده بود ، وارد مسجد شدند و در جایگاهی قرار گرفته که پرده ای بین زنان و مردان حایل بوده و مردان ، حضرت را نمی دیدند.(43 )

این نشان می دهد حضرت حتی در میدان مبارزه نیز به عفاف و حجاب اسلامی بسیار مقید بوده اند.

آن حضرت، به حدی به امر حجاب و عفت اهمیت می دادند که حتی در بستر مرگ از کیفیت حمل جنازه ی خود نگران بودند و به پوشیده بودن و محفوظ بودن بدن خویش از دید نامحرم در هنگام حمل جنازه سفارش کردند.(44)

 

روزی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بستر بیماری به أسما بنت عمیس فرمود : من بسیار زشت می دانم که جنازه ی زن را پس از مرگ بر روی تابوت سرباز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند ، که حجم بدن مشخص می گردد. مرا بر روی تابوت آنچنانی مگذار و بدن مرا بپوشان که خدا تو را از آتش جهنم باز دارد(45 ).

چنین بانوی با عظمت و بی نظیری را به حق می توان با شخصیت ترین ، اجتماعی ترین و در عین حال عفیف ترین انسان ها دانست که باید ایشان را سرمش خویش در تمام راه و رسم زندگی قرار داد.

4.حضرت زهرا و عفت درکردار

در ادامه ی آیه ی 31 سوره ی نور می فرماید:(وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَّ)؛ «[به زنان با ایمان بگو] دامن های خود را حفظ نمایند.»

«فروج» جمع فرج ، به معنای شکاف میان دو چیز است که با آن ازعورت کنایه آورده اند.(46 )

مراد از «حفظ فروج» در این آیه و آیه ی 30همین سوره ، به خاطر قرین شدن با «یغضضن» و «یغضوا» ، پوشاندن آن از نامحرمان است ، نه حفظ آن از زنا و لواط.

در ذیل آیه می فرماید:(ذلکَ أزکی لَهُم)(47)؛یعنی این امر باعث تزکیه و شکوفایی استعدادها و رشد شخصیتی و معنوی آنها می شود . در روایت نیز آمده «النزاهه آیه العفه»(48) و«بالعفاف تزکّوا الاعمال».(49) دوری از آلودگی ها نشانه ی پاکدامنی است . به وسیله ی عفّت اعمال پاکیزه و مطهر می گردد و در نتیجه انسان رشد می یابد ، و در غیر این صورت ، چشم چرانی و بی عفّتی مانع رشد معنوی انسان خواهد گردید.(50 )

 

باز در ادامه ی آیه ی 31 سوره ی نور آمده:(وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ إلّا لِبُعُولَتِهِنَّ أو...) ؛«زنان نباید جاذبه ها و زینت های خود را جز برای شوهران خود و محارم نسبی آشکار سازند.»

در این کلام الهی باز هم صحبت از حجاب وحیا و حرمت خودآرایی و خود نمایی و نمایان کردن زینت های پنهان نزد نامحرمان است؛ مگر موارد مذکور در آیه (تحت شرایطی که برای هر یک ذکر می کند) و برای شوهر دین اسلام حیا و عفت زن را در برابر شوهر مذموم شمرده و می فرماید : زن خوب زنی است که در خلوت با شوهرش حیا را از تنش خارج کند و سپس در شرایط عادی حیا را نیز مانند لباس به اندامش بپوشاند.(51 )

بدین ترتیب عفت و حیا در برابر شوهر تقبیح و در برابر نامحرم تأکید شده است. این مسأله حکایت از حکیمانه بودن دین مبین اسلام در راستای استواری نظام خانواده دارد.

حضرت زهرا در طول مدت شوهرداری خود با امیرالمؤمنین در هیچ فرصتی حریم آن حضرت را نادیده نگرفت ودر مورد شخصیت آن بزرگوار کوتاهی نکرد.(52 )تاجایی که امیرالمؤمنین در این باره می فرمایند:سوگند به خدا زندگی با صفای من وفاطمه طوری بود که نه من اورا به خشم آوردم ونه اومرا به خشم آورد ونافرمانی کرد،حتی غصه های دیگرم با حضور او وتماشای جمالش برطرف می گردید.(53)

همچنین قرآن در مورد کسانی که امکان برای ازدواج نمی یابند می فرماید :(وَ لَیستَعفِف الّذینَ لایَجِدونَ نِکاحاً حَتّی یُغنیَهُمَ اللهُ مَن فَضلِهِ)(54)«و کسانی که وسیله ی نکاح ندارند به عفت سرکنند تاخدا از کرم خویش از این بابت بی نیازشان کند».(55 ) دراین باره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید :«هرکه پاکدامنی و مناعت جوید ، خداوند او را پاکدامن و با مناعت گرداند،و هرکه بی نیازی طلبد ،خداوند بی نیازش گرداند».(56) بنابراین ، قدرت نیافتن برای ازدواج و دسترسی نداشن به همسر ،مجوزی برای گناه کردن وفراهم کردن آن از راه نامشروع

نیست بلکه صبر و عفت لازم است تا خداوند نیزاز فضل خود بی نیازشان گرداند».(57 )

 

وظیفه ی دیگر زنان پرهیز از اعمال و رفتارهای جلب توجه کننده و غیرعفیفانه است:

(و لا یَضرِبنَ بِأرجُلِهِنَّ لیُعلَمَ ما یُخفینَ مِن زینَتِهِنَّ)، «هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت های پنهان نشان دانسته شود ، (58) و صدای زیورآلاتشان از قبیل خلخال و دستبند و گوشواره به صدا در نیاید».(59)

پس هرگونه راه رفتنی که موجب آشکار شدن زیورهای مخفی زن شود از نظر اسلام ممنوع است .(60) و زنان باید در رعایت عفاف و پرهیز از امور جلب توجه کننده دقت لازم را بنمایند و اعمال و رفتارشان و استفاده آنان از وسایل زینتی و استعمال عطر و بوی خوش به گونه ای نباشد که باعث جلب توجه نامحرم و عامل انحراف فکرها و تباهی دل ها گردد.

در آیه ی دیگری که مربوط به حرمت خودآرایی و خودنمایی می باشد و این عمل زشت را جاهلانه و همچون جاهلیت قدیم قبل از اسلام می شمارد، می فرماید:(و قَرنَ فی بُیوتِکُنَّ وَ لا تَبَرٌجَ الجاهلیهِ الأولی)؛ «و...[ای همسران پیامبر] در خانه های خود بمانید ، و همچون دوران جاهلیت نخستین [در میان مردم] ظاهر نشوید و...».(61)

«تبرّج» به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است ؛ همان طور که برج قلعه در برابر دیدگان مردم ظاهر است . مقصود از «جاهلیت اولی» جاهلیت قبل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است که در آن عصر ، وضعیت پوشش زنان ، عفیفانه نبوده است.

آیه خطاب به زنان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است ، اما طبق نظر مفسرین عمومیت دارد و شامل همه ی زنان می شود.

براساس این آیه ، خودآرایی و خودنمایی زنان ـ که ویژگی فطری و مشترک میان زنان است ـ در برابر نامحرم عمل جاهلانه ای است که زنان عصر جاهلیت به آن گرفتار بودند و زنان مسلمان نباید زیر بار چنین ننگی بروند، بلکه باید این غریزه ی طبیعی را در پرتو ایمان و عفت ، کنترل و تعدیل و در جهت مثبت آن (در برابر شوهر) به کار گیرند.

آن چه از مفاد آیه در مورد جاهلیت نخستین آمده نشان از آن دارد که جاهلیت دیگری همانند جاهلیت قبل از اسلام در پیش است که شاید بتوان آن را با عصر و زمان حاضر منطبق دانست.

در تفسیر قمی روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده که بعد از جاهلیت اول ، جاهلیت دیگری نیز خواهد آمد(62)که حاکی از همین جاهلیت مدرن عصر جدید است که مع ألاسف مظاهر آن در جوامع اسلامی نیز می توان دید.

از این رو ،زنان باید از هرگونه رفتار جلوه گرانه وتحریک کننده پرهیز کنند و با تأسی از آیه ی (تَمشی عَلَی استِحیاءٍ)(63)که شیوه ی راه رفتن زنان اسلام را ترسیم می کند و با اقتدا کردن به بانوی دو عالم فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) ، به شیوه ی آن حضرت عمل نمایند.

 

 

نتیجه

در روایت آمده : «کسی که در راه خدا جهاد کند و شهید شود اجرش بزرگ تر از کسی نیست که بتواند گناه کند و عفت ورزد. انسان پاکدامن نزدیک است که فرشته ای از فرشتگان خدا شود.»(64 )

این روایت نشان از اهمیت عفاف و بلند مرتبه بودن فرد عفیف و پاکدامن دارد. این مهم بی جهت نیست ؛ چرا که ثمره و میوه ی پاکدامنی را صیانت(65) عنوان کرده اند و کسی که مصونیت یافت مسلماً بار گناهانش سبک و منزلتش نزد خدا بالا می رود.(66 )

با دقت در آیات و روایات عفاف وسیره حضرت فاطمه زهرا در می یابیم که زن مسلمان باید همواره سرمایه ی عفت و حیای خویش را که خداوند فطرتاً در نهاد وی قرار داده حفظ نماید و تمامی اعمال ، رفتار ، حرکات و سخنان ، نگاه ها و پوشش های او شیوه ی عفیفانه داشته و به دور از هرگونه خودنمایی و جلوه گری و در حد ضرورت و در چارچوب دین صورت گیرد.

همه ی این موازین ناشی از نظام حکیمانه ی خداوند است و جز برای مصلحت و منفعت زن و خانواده و اجتماع بشر وضع نگردیده است .

به طور یقین، با رعایت عفاف و حجاب آثار و برکاتی از جمله بالا رفتن ارزش و احترام زن ، آرامش روانی ، پایبندی به خانواده و استحکام اجتماع به بار می نشیند.

در این راستا ، باید با نهادینه کردن فرهنگ وحجاب و عفاف در جامعه در جهت اعتلای آن تلاش نمود و کوشش کرد کسانی که از این امرغافل گشته اند ، گم شده ی فطرت خویش را به دست آوردند و جان خموش و شخصیت منکوب خویش را بیدار و زنده گردانند و هویت و اصل خویش را باز یابند.

 

 

 

پى نوشت ها

2 ـ بانکی پورفرد ،ا میر حسین ، تدوین آیینه زن ، مجموعه موضوعی سخنان مقام معظم رهبری ص223.

3 ـ مومنون /5.

4 ـ محمدی ری شهری ، محمد ، میزان الحکمه ، ج8 ح13116.

5 ـ همان ، ح13120.

6 ـ همان ، ح13121.

7 ـ همان ، ح13122.

8 ـ همان ، ح13123.

9 ـ همان ، ح13124.

10 ـ قرشی ، سید علی اکبر ، قاموس قرآن ج5 ، ص19.

11 ـ سیاح احمد ، مترجم فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد) ، ج2 ص1305.

12 ـ کوهی محمدرضا ، آسیب شناسی شخصیت زن، ص293.

13 ـ طباطبایی ، محمد حسین ، تفسیر المیزان ، ج16 ، ص461.

14 ـ جوادی آملی ، عبدالله ، زن در آیینه جلال و جمال ،ص 436.

15 ـ مکارم شیرازی ، ناصر ، برگزیده تفسیر نمونه ، ج3 ، ص289.

16 ـ نور ، 31.

17 ـ نور ، 30.

18 ـ قرائتی ، محسن ، تفسیر نور ، ج8 ، ص173.

19 ـ قاموس قرآن ، همان ، ج5 ، ص105.

20 ـ تفسیر نور ، همان ، ص176.

21 ـ تفسیر نمونه ، همان.

22 ـ میزان الحکمه همان ، ج13 ، ح20245.

23 ـ تفسیر نور ، همان ، ص174.

24 ـ تفسیر نور ، همان ، ص174.

25 ـ انظره سهم مسموم من سهام ابلیس »[میزان الحکمه ، همان ، ج13 ، ح20285]

26 ـ امام علی (علیه السلام) «من غضّ طرفه أرواح قلبه» کسی که چشم خود را پایین اندازد دلش را آسوده گرداند [میزان الحکمه ، همان ، ح20261]

27 ـ امام علی (علیه السلام «من عفت أطرافه حسن أوصافه.» هر که نگاه هایش پاک باشد ،اوصافش نیکو شود.[میزان الحکمه ،همان ، ح20261

28 ـ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) :«النّظر سهم مسموم من سهام ابلیس ، فمن ترکها خوفاً من الله أعطاء الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه»نگاه کردن یکی از تیرهای زهر آلود ابلیس است . پس هر که از ترس خدا چشم خود را (از نامحرم) فرو بندد خداوند به او ایمانی عطا فرماید که حلاوت آن را در دلش بیابد.[میزان الحکمه ، همان ، ح6323]

29 ـ رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) :«غضّوا اَبصارکم ترون العجائب»چشمان خود را (از حرام) فرو بندید تا شگفتی ها ببینید[میزان الحکمه ، ح، 20262]

30 ـ أن لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال »[بحارالانوار ، ج103 ، ص238]

31 ـ وسائل الشیعه ، ج14 ، ص123

32 ـ وسائل الشیعه ، ج14 ، ص123

33 ـ نور /31

34 ـ تفسیر المیزان ، همان ، ج15 ، ص156

35 ـ نور/31

36 ـ قاموس قرآن ، همان ، ج1 و 2 ، ص 299.

37 ـ مطهری مرتضی ، مسأله ی حجاب ، ص139

 

38 ـ احزاب /59.

39 ـ تفسیر المیزان ، همان ، ج16 ، صص509 و 510 .

40 ـ مطهری ، مرتضی ، مسأله حجاب ، همان ، ص162

41 ـ بحارالانوار ، ج43 ، ص91

42 ـ بحارالانوار ، ج43 ، ص91

43 ـ ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، ج16 ، صص211 و 249

 

44 ـ کشف الغمه ، ج2 ، ص67

45 ـ کشف الغمه ، ج2 ، ص67

46 ـتفسیر المیزان ، همان ، ص155

47 ـ نور 30

 

48 ـ میزان الحکمه ، همان ، ح 13161

 

49ـ همان ، ح ، 13162

 

50 ـ تفسیر نور ، همان ، ص174

 

51 ـ «خیر النساء التی اذا خلت مع زوجها فخلعت الدرع خلعت مع الحیاء و اذالبست الدرع لبست معه الحیاء»[وسائل الشیعه ، ج14 ، ص16 ، ح10

 

52ـ علی اکبر بابازاده،تحلیل سیره فاطمه الزهرا ص151

 

53 ـ بحارالانوار،ج43،ص134

54 ـ نور 33

55 ـ تفسیر المیزان ، همان ، ص152

 

56-« و من یستعفف یعفه الله ، و من یستغن یغنه الله.»؛ هر که پاکدامنی و مناعت جوید ، خداوند او را پاکدامن و با مناعت گرداند و هر که بی نیازی طلبد خداوند بی نیازش گرداند.»[میزان الحکمه ، ج8 ، ح13139

57 ـ تفسیر نور ، همان ، ج8 ، ص181 ، با اندکی تغییر در عبارت

58 ـ نور /31

 

59 ـ تفسیر المیزان ، ص187 ، ذیل آیه

 

60 ـ نور /ص177

 

61ـ احزاب /33

62- تفسیر المیزان ، ج16 ، ص437، به نقل : تفسیر قمی ، ج2 ، ص193.

63- ـ قصص /25.

64ـ امام علی(علیه السلام) «ما المجاهد الشهید فی سبیل الله بأعظم أجراً ممّن قدر فعفّ، کاد العفیف أن یکون ملکاً من الملائکه .»(نهج البلاغه ، حکمت 474)

65 ـ امام علی (علیه السلام) «ثمره العفه الصیانه» (میزان الحکمه ، ح13157)

66 ـ امام علی (علیه السلام) «من عف خفّ وزره ، و عظم عندالله قدره»(همان ، ح13158)

 

 

منابع

1 ـ قرآن کریم ، ترجمة : آیه الله مکارم شیرازی.

2 ـ نهج البلاغه ، ترجمه : محمد دشتی.

3 ـ وسائل الشیعه ، ج14، تهران ، انتشارات مکتب الاسلامیه ، تصحیح ربانی شیرازی ، 1384 هـ . ق

4 ـ طباطبایی ، محمد حسین ، برگزیده تفسیر المیزان ، ترجمه : محمد باقر موسوی همدانی ، جلد 15 و 16 ، قم : دفتر انتشارات اسلامی ، 1384ش.

5 ـ علی بابایی ، احمد ، برگزیده تفسیر نمونه زیر نظر آیه الله مکارم شیرازی ، ج3 ،تهران : انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، 1376ش.

6 ـ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ، محسن ، تفسیر نور ، ج8 ، تهران : انتشارات مرکزی فرهنگی درسهایی از قرآن ، 1383ش.

7 ـ محمدی ری شهری ، محمد ، میزان الحکمه، ترجمه ، حمیدرضا شیخی ، ج3 و 8 و11 و 13، قم : انتشارات دارالحدیث ، 1381ش

8 ـ مجلسی، محمد باقر ، بحار الانوار ، ج 43، تهران ، انتشارات مکتب الاسلامیه ، 1366

9 ـ قرشی ، علی اکبر ، قاموس قرآن ، ج1 و 2 و 3 و 4 و 5 و6 و 7 ، تهران : انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، 1381 ش.

10 ـ سیاح ، احمد ، فرهنگ بزرگ جامع نوین (عربی به فارسی) ، [ترجمه المنجد] ، ج1 و 2 ، تهران : انتشارات اسلام ، بی تا.

11 ـ بانکی پور فرد، امیر حسین ، آیینه زن ، مجموعه موضوعی سخنان مقام معظم رهبری ، قم : دفتر نشر مطالعات و تحقیقات زنان ، 1381 ش.

12 ـ مطهری ، مرتضی ، مسأله حجاب ، تهران : انتشارات صدرا ، 1383 ش.

13 ـ دشتی ، محمد ، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ، تهران : نشر شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی ، 1379ش.

14 ـ بابازاده ، علی اکبر ، تحلیل سیره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، قم : انتشارات انصاریان ، 1376ش.

15 ـ جوادی آملی ، عبدالله ، زن در آیینه جلال و جمال ، قم : مرکز نشر اسراء 1378 ش.

16 ـ کوهی ، محمدرضا ، آسیب شناسی شخصیت زن ، قم : انتشارات پارسیان ، 1383ش.

17 ـ مکارم شیرازی ، ناصر ، زهرا(سلام الله علیها) برترین بانوی جهان ، قم : انتشارات سرور ، 1376 ش.

18 ـ مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ، تهران : انتشارات صدرا ، 1382ش.

19 ـ اکبری ، محمدرضا ، تحلیلی نو و علمی از حجاب درعصر حاضر ، انتشارات شهید حسین فهمیده ، 1376ش.

20-اربلی،علی بن عیسی،کشف الغمه ،مکتبه بنی هاشمی ،تبریز:1381

 

21-ابن اب الحدید معتزلی،عبدالحمید،شرح نهج البلاغه ،ج16،کتابخانه آیه الله مرعشی،قم:1404 ه.ق

 

افزودن دیدگاه جدید