بعد از مرگ از زبان یک گنه کار / چه چیزی در انتظار اهل فحشا است ؟

امروزه می‌بینیم که بیماری‌هایی مانند ایدز به وجود آمده و علت اصلی گسترش این بیماری، انجام مقاربتی است که قریب به اتفاق از طریق اعمال منافی عفت و هرزگی بوده است. همچنین کلمه «الْأَوْجَاعُ» جمع می‌باشد و اشاره به چندین درد و مرض دارد که قطعاً ایدز یکی از آن

اصل گناه، از جمله اموری است که دارای اثرات منفی دنیایی و اخروی بسیار است و طبیعی است که به حسب نوع و زشتی هر کدام، اثرات متفاوتی بر آنها جاری می‌گردد.[1] در برخی منابع اسلامی روایاتی ذکر شده که امروزه، با پیشرفت علوم و شناسایی انواع بیماری‌ها، می‌توان فهم عمیق‌تری از آنها داشت.
امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده‌اند: «پنج چیز است که اگر به آنها برخورد کردید از آنها به خدا پناه ببرید:
1. هرگز در مردمى زنا پیدا نشود چنان‌که آن‌را آشکار مرتکب شوند؛ مگر این‌که در ایشان طاعون و دردهایى که در گذشتگان آنها سابقه نداشته، پدیدار گردد.
2. از پیمانه و ترازو کم نگذارند، جز این‌که به قحطى و سختى مخارج زندگى و ستم سلطان گرفتار شوند.
3. از دادن زکات منع نکنند، جز این‌که آمدن باران آسمان بر آنها ممنوع گردد و اگر به خاطر چهار پایان نبود هیچ بارانی بر آنها نمی‌بارید.
4. پیمان خدا و رسولش را نشکنند، جز این‌که خداوند دشمنانشان را بر ایشان چیره کند و برخى اموالشان را بگیرد.
5. و به غیر آنچه خداى عزّ و جلّ نازل کرده حکم نکنند، جز این‌که خداوند کشمکش و ستیزه میان آنها قرار دهد».[2]
از آن‌جایی که تنها بخش اول مورد نظر ما می‌باشد، تنها به تفسیر همان بخش می‌پردازیم:
الف. «لَم تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى یُعْلِنُوهَا»؛ منظور از فاحشه عمل زنا است.[3] از این جمله استفاده می‌شود که این اثر مذکور در روایت، برای زمانی است که عمل زنا گسترده شده و میان افراد زیادی شیوع دارد و شیوع این عمل تنها توسط عده معدودی نیست، بلکه تبدیل به رفتار روزانه و حتی شغل برای برخی شده باشد.
ب. «ظَهَرَ فِیهِمُ»؛ از این تعبیر به دست نمی‌آید که لزوماً همه آنهایی که زنا می‌کنند به این بلای دنیایی دچار می‌شوند؛ بلکه این بلا در میان جامعه ظاهر می‌شود و با بیمار شدن عده‌ای، این ظهور صدق می‌کند. هر چند ممکن است اکثر افراد به جهت پیش‌گیری از بیماری و... از این نوع بیماری‌ها رهایی یابند.
ج. «الطَّاعُونُ»؛ اگر چه این کلمه در نگاه اول، اسمی برای بیماری خاص وبا است؛ اما به جهت کثرت استعمال در مورد بیماری‌های واگیردار، می‌توان احتمال داد که این کلمه در بیان تمام بیماری‌های واگیردار بوده است.
د. «الْأَوْجَاعُ‏ الَّتِی‏ لَمْ‏ تَکُنْ‏ فِی‏ أَسْلَافِهِمُ‏ الَّذِینَ مَضَوْا»؛ امروزه می‌بینیم که بیماری‌هایی مانند ایدز به وجود آمده و علت اصلی گسترش این بیماری، انجام مقاربتی است که قریب به اتفاق از طریق اعمال منافی عفت و هرزگی بوده است. همچنین کلمه «الْأَوْجَاعُ» جمع می‌باشد و اشاره به چندین درد و مرض دارد که قطعاً ایدز یکی از آنها است و همان‌گونه که برخی از آنها تا به امروز به وجود آمده، ممکن است برخی نیز در آینده به وجود آید.
هـ. این روایت در واقع پیش‌بینی پیامبر اسلام می‌باشد ‌که اگر در میان جامعه‌ای، عمل زنا شیوع فراوان داشته باشد، خواه ناخواه، برخی بیماری‌ها در میان آنها شکل می‌گیرد و امروزه می‌بینیم در بسیاری کشورهایی که هرزگی و تن‌فروشی، به امری عادی تبدیل شده، آمار ایدز نیز افزایش یافته است.

 

[1]. ر.ک: «آثار وضعی گناهان در زندگی بشر»، سؤال 13258.

[2]. «خَمْسٌ إِنْ أَدْرَکْتُمُوهُنَّ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى یُعْلِنُوهَا إِلَّا ظَهَرَ فِیهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ‏ الَّتِی‏ لَمْ‏ تَکُنْ‏ فِی‏ أَسْلَافِهِمُ‏ الَّذِینَ مَضَوْا وَ لَمْ یَنْقُصُوا الْمِکْیَالَ وَ الْمِیزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِینَ‏ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ وَ لَمْ یَمْنَعُوا الزَّکَاةَ إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ لَوْ لَا الْبَهَائِمُ لَمْ یُمْطَرُوا وَ لَمْ یَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ أَخَذُوا بَعْضَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ وَ لَمْ یَحْکُمُوا بِغَیْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَأْسَهُمْ بَیْنَهُمْ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 373، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الدعوات(سلوة الحزین)، ص 80، قم، انتشارات مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1407ق.

[3]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 11، ص 70، ‌تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.

افزودن دیدگاه جدید