استناد حسن البصری به اسرائیلیات/ حقایق دجال بصری

احمد اسماعیل بصری در کتاب الجواب المنیر٬ ج۱ ص ۱5 در پاسخ به این سؤال که شما با چه اوصافی به این مقام ادعایی رسیده ای؛ داستان ساختگی حضرت موسی(ع) را بازگو می کندو در نهایت می گوید: من بنده پستی هستم که حتی به ذهنم هم خطور نمیکند که از سگی بهتر باشم.

احمد اسماعیل بصری در کتاب الجواب المنیر٬ ج۱ ص ۱5 در پاسخ به این سؤال که شما با چه اوصافی به این مقام ادعایی رسیده ای؛ داستان ساختگی حضرت موسی(ع) را بازگو می کندو در نهایت می گوید: من بنده پستی هستم که حتی به ذهنم هم خطور نمیکند که از سگی بهتر باشم. بلکه گناهان بزرگی را در خود میبینم که در برابر خدا انجام داده ام.

 

یکی از روایاتی که در دسته اسرائیلیات آمده و در قلیلی از منابع به آن اشاره شده است داستان حضرت موسی (علیه السلام) در سفر به کوه طور می باشد

در این داستان آمده است که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) فرمود : درسفر بعدی به کوه طور ، فردی بدتر از خود را بیاور . حضرت چون دوباره قصد کوه طور نمود هرچه گشت کسی را بدتر از خودش نيافت لذا تنها رو بسوی کوه طور نمود

دربين راه چشمش به سگ گری( با بدن کرم زده و پر از عفونت ) افتاد و تصمیم گرفت آن سگ را با خود به کوه طور ببرد ٬ نا گهان با خود اندیشيد ٬ که نکند اونيز از من بهتر باشد لذا ٬ از همراه بردن آن سگ صرف نظر کرد. درکوه ، رسول وحی به موسی ( علیه السلام ) خطاب نمود که ای موسی ؛خدای تو فرمود اگر موسی آن سگ را با خود آورده بود او را از رسالت عزل ميکردم .

بنظر می رسد روایاتی با مضامين روایت فوق ، ساختگی واز اسرائيليات باشد .دلیل آن اینکه حضرت موسی( علیه السلام ) اقرار نموده است که اولا در جامعه پر از گناه ومعصيت آن روزگار بنی اسرائيل ، هيچ کس را بدتر از خود نيافته است . آنهم در ميان قومی که بدليل سرپيچي های بيش از حدشان از فرامين الهی بيشترین پيامبران بسوی این قوم فرستاده شده ٬ و این نکته ای قابل تأمل است .

شگفت تر اینکه این اقرار از زبان پيامبر مرسل وصاحب شریعت ومعصوم صادر شده است ٬ دراین داستان سه حالت وجود دارد ٬ افراد هم عصر پیامبر اسلام ( صلوات الله علیه ) بدتر ٬ بهتر و یا مساوی با پیامبر خدا بوده اند ٬اگر دقت کنيد می بينيد که حضرت موسی بدتر از خودش را نيافته است ٬ معنای این اعتراف اینست که افراد و موجودات یا بهتر از پيامبرصاحب عصمت وبنده مخلص خدایند٬ یا با او برابرند ٬ وجه وجهت قياس هم مشخص نشده است ٬ یعنی دیگر افراد وموجودات درتمام وجوه وجهات اگر از حضرت موسی بهتر نباشند حدأقل آن چنین است که با او برابرند ٬عجب تر اینکه برای این قياس مصداق نيز مشخص شده که همان سگ است . و این نعوذ بالله برابری را می رساند .

اگرگفته شود که اقرار حضرت موسی (ع) تعارف ، شکسته نفسی و یا بیان نوعی خضوع و خشوع است وغرض از این داستان سازی نه بيان یک حقيقت ٬ بلکه کنایه ایست برای دیگران تا دچار عجب وخودپسندی نشده و خود را برتر از دیگر بندگان خدا ندانند پاسخ اینست که ؛ اولا در کلام معصوم تعارف (به معنای مصطلح آن که عبارتست از تواضع بيجا ونيزخودرا پيش دیگران عزیز وشيرین کردن ) وجود ندارد بلکه گفتار ورفتار معصوم عين حقيقت است . پس اگر حضرت ایشان با وجود مقام عصمت به این امر اقرار می کند که مطمئن نيست از یک سگ برتر باشد ٬ با وجود بصيرت وبينش نبوی ٬ این را بعنوان یک حقيقت می پذیرد که مقام عصمت و نبوت با مقام یک سگ نعوذ بالله برابر است .

بنا به عقيده شيعه همه انبياء الهی درتمام عمر حتی قبل از رسالتشان معصومند . و چطور ممکن است بپذیریم بنده پاک ومنزه پروردگار که هيچ سخن باطل وناحقی از او صادر نمی شود ونيز اهل تعارف درپيشگاه پروردگارش نيست وخداوند نيز هيچ سخن باطل وتعارف آميز را از اونمی پذیرد اینگونه درمقابل آفریدگارش اقرار نموده است .

نکته دیگر عزت مؤمن است ٬ که بنا به فرمایش امام صادق (علیه السلام)٬ مؤمن حق ندارد خودش را ذليل کند وعزتش را از بين ببرد. وچه کسی عزیز تر وومحترم تر از موسی کليم الله ٬ کسی که خداوند افتخار هم کلام شدن با خودش را به او عنایت فرمود. (1)

در این روایت هيچ توجهی به مقام عصمت رسول مکرّم الهی حضرت موسی(علیه السلام ) نشده است . شاید سازندگان روایت قصد داشته اند ٬ عصمت انبياء الهی را مورد تردید قرار دهند تا بعد ها بتوانند از آن استفاده کنند همانگونه که امروزه احمد الحسن بصری سردمدار جریان مدعی یمانی همین داستان را در کتاب خود تحت عنوان الجواب المنیر می آورد .

 

 

احمد بصری در کتاب الجواب المنیر٬ ج۱ ص ۱5 در پاسخ به این سؤال که تو چه اوصافی داشتی که به این مقام ادعایی رسیده ای؛ داستان ساختگی حضرت موسی(ع) را بازگو می کند که خداوند از وی پایین تر از وی را خواست و حضرت موسی گردن سگی رابسته و سپس رهایش کرد...

 

احمدالحسن در نهایت می گوید: من بنده پستی هستم که حتی به ذهنم هم خطور نمیکند که از سگی بهتر باشم. بلکه گناهان بزرگی را در خود میبینم که در برابر خدا انجام داده ام.

 

در پاسخ باید گفت: اینکه حضرت موسی ع اقرار نموده باشد که در جامعه ای پر از گناه و معصیت بنی اسرائیل هیچکسی پایین تر از خود را نیافتم جای بسی تامل است و اینکه این اقرار از زبان پیامبر معصوم الهی صادر شده باشد بسیار شگفت انگیز است زیرا مفهوم حداقلی این سخن٬ برابری حضرت با سگ خواهد بود(نعوذ بالله). زیرا برتری از آن را نفی کرده است.

احمد اسماعیل بصری ٬ باید به این سؤال پاسخ دهند که حضرت موسی (ع)در جامعه ای که هيچ انسان بلکه هيچ موجودی بدتر از خود را نیافت ٬ پس به چه کاری مبعوث شده است ٬ ومقصود از رسالت او چيست؟

بااین اوصاف نه پيامبر خدا حق هدایت وارشاد مردم را دارد ونه دیگرافرادجامعه حق امر به معروف ونهی از منکر را دارند . واین

درنهایت منجر به اباحيگری وبی بند وباری در جامعه خواهد شد .

احمد اسماعیل بصری باید پاسخ دهد معنی اشرف مخلوقات چیست و چگونه با این داستان سازگاری دارد؟

اوکه خود را فاقد کمالات ٬ و دیگران را فاقد نواقص ميداند چگونه داعيه کمال بخشيدن به آنها را دارد چرا که فاقدشیء معطی شیء و فاقد کمال، معطی کمال نمی تواند باشد .

 

( 1 ) وبگاه فروغ اذهان ـ رمز گشایی از یک روایت ساختگی .

 

منبع : المهدیون

افزودن دیدگاه جدید