کلیپ تصویری سوره فیل / تکرار تاریخ در طبس

کلیپ تصویری سوره فیل / تکرار تاریخ در طبس

 سوره «فیل» از سوره‌های مکی[1] و برای بیان معجزه الهی در حفظ کعبه و نابودی سپاه ابرهه می‌باشد. ابرهه فرمانده سپاه بزرگی بود که به قصد تخریب کعبه و در واقع مبارزه کردن با خدای کعبه قدم پیش نهاد و خداوند نیز به وسیله سنگ‌ریزه‌هایی که پرندگان کوچک در دهان داشتند، آنها را نابود کرد.[2]
در برخی منابع، از امام سجاد(ع) شأن نزولی برای این سوره نقل شده است که در ذیل به طور خلاصه‌ بیان می‌شود:
ابوطالب به پیامبر اکرم(ص) گفت: ای فرزند برادر! آیا تو برای همه مردم مبعوث شده‌اى، یا تنها قوم خودت مخاطب تو می‌باشند؟ پیامبر فرمود: «نه، برای همه انسان‌ها مبعوث شده‌ام؛ از سفید و سیاه، عرب و عجم، سوگند به کسى که جانم در دست اوست که من همه انسان‌هاى سفیدپوست و سیاه‌پوست را به این آئین دعوت می‌کنم، و تمام کسانى که بر قله کوه‌ها و دریاها هستند به این آئین فرا مى‏خوانم، من تمام فارس و روم را دعوت مى‏کنم».
این سخن پیامبر(ص) به گوش قریش رسید و موجب تعجب و حیرت آنها گردید. آنها خطاب به ابوطالب گفتند: آیا گوش به سخنان فرزند برادرت نمی‌دهى که چه مى‏گوید؟ به خدا سوگند! اگر مردم فارس و روم این سخنان را بشنوند ما را از سرزمینمان مى‏ربایند! و سنگ‌هاى کعبه را قطعه قطعه جدا مى‏کنند! این‌جا بود که خداوند درباره این سخن آنها که مردم فارس و روم خانه کعبه را متلاشى مى‏کنند، سوره فیل را نازل کرد.[3]
در ابتدای این سوره، خداوند می‌فرماید: «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصحْابِ الْفِیلِ»[4] در این‌جا سؤال این است که چرا خداوند این سوره را با استفهام انکاری[5] آغاز کرده است؟ در جواب می‌توان نکته را در این یافت که؛ آیه می‌خواهد اقرار بر این مطلب بگیرد؛ خداوند در مقابل سپاه ابرهه، ‌این‌گونه عمل کرد؛ حال ای پیامبر! تو که فرستاده و مورد اعتماد ما هستی و در راه ما تلاش می‌کنی نیز مورد حمایت ما بوده و هرگز نباید از دشمنانت هراسی داشته باشی.[6]
علاوه بر این به نظر می‌رسد تعبیر به «أَ لَمْ تَرَ» را نباید به معنای لغوی آن معنا کرد؛ زیرا این واقعه سال‌ها قبل از بعثت پیامبر بوده و حتی گفته‌اند که پیامبر در آن سال متولد شده است. به همین جهت مفسران عبارت «أَ لَمْ تَرَ» را به «أ لم تعلم» یعنی «آیا ندانسته‌ای» معنا کرده‌اند[7] این تعبیر شاید به این جهت باشد که خبر این حادثه قطعی بوده و همگان به  آن علم داشته‌اند، علمی که قطعیت حاصل از آن به مانند دیدن است؛ لذا از تعبیر «دیدن» استفاده شده است.[8]
در آیات انتهایی سوره نیز توضیح می‌دهد که چگونه، پروردگار با واقعه‌ای معجزه‌وار این دشمن را نابود کرده است: «وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابیلَ * تَرْمیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ».[9]
ابابیل برخلاف آنچه در میان عوام شهرت دارد نام این پرندگان نبوده، بلکه به معنای گروه گروه می‌باشد؛ یعنی پرندگان را گروه گروه فرستاد.[10]
«سجیل» نیز به معنای سنگ و گل است[11] و می‌تواند به این معنا باشد که سنگ‌هایی که به آنها گل چسبیده بود، سپاه ابرهه را سنگباران کردند و احتمال دارد استفاده از این نوع سنگ به این جهت بوده که آنها از دریا به سمت سپاه ابرهه حرکت کرده بودند.[12]
ثواب خواندن سوره فیل
در فضیلت خواندن این سوره امام صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس در نمازهاى واجب خود سوره  "أ لم تر کیف فعل ربّک" را بخواند، روز قیامت هر دشت و کوه و ریگزارى گواهى مى‏دهد که او از نمازگزاران بوده است، و نداکننده‏اى روز قیامت ندا مى‏دهد که درباره بنده من راست گفتید، شهادت شما را در حق او پذیرفتم، او را به بهشت در آورید و از وى حساب نکشید؛ زیرا او از کسانى است که من، او و عملش را دوست مى‏دارم».[13]
البته لازم به ذکر است؛ بیشتر فقها گفته‌اند که سوره فیل به تنهایی در نماز کفایت نمی‌کند، بلکه باید بعد از سوره حمد، سوره فیل و قریش را با هم خواند؛ زیرا این دو در نماز یک سوره حساب می‌شوند.[14]
 
[1]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 609،  دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق؛ بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی‏، عبدالرزاق، ج 5، ص 304، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1420ق.
[2]. برای اطلاع از داستان ابرهه ر.ک: 25063؛ داستان اصحاب فیل معجزه بت‌ها یا صاحب کعبه
[3]. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 1، ص 54 – 55، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375ش.
[4]. فیل، 1: «آیا ندانسته‌اى که پروردگارت با فیل‌سواران چه کرد»؟
[5]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 361، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 610، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 10، ص 824، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 4، ص 847، دار إحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، 1423ق.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 27، ص 335، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 32، ص 289، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[9]. فیل، 3- 5:‌ «و بر ضد آنان گروه گروه پرندگانى فرستاد *  [که‏] بر آنان سنگ‏هایى از نوع سنگ گِل مى‏افکندند.* سرانجام همه آنان را چون کاه جویده شده قرار داد».
[10]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 566، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، تفسیر غریب القرآن، ص 471، منشورات مکتبة الهلال، بیروت، بی‌تا.
[11]. عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج 8، ص 667، انتشارات صدوق، تهران، 1360ش؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 5، ص 376، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، 1415ق.
[12]. تفسیر نمونه، ج ‏27، ص 337؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 824.
[13]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص 126، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ دیلمی، حسن بن محمد، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 385، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق.
[14]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 1، ص 543، انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق.

 

در 5 اردیبهشت سال 1359 مصادف با 24 آوریل 1980، فرودگاه متروکه ای در صحرای طبس، میزبان رسواترین ناکامی حمله نظامی امریکا به ایران موسوم به "پنجه عقاب" به عنوان یکی از گزینه های روی میز نظام سلطه جهانی در برابر ایران اسلامی است و از آن پس، جیمی کارتر رئیس جمهوری وقت امریکا و همه جهانیان فهمیدند که دیگر هیچ ابرقدرتی و به بیان امام راحل، در رأس همه "امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!

عملیات شکست خورده طبس و یا همان "طبس گیت"، که با طرح و نقشه و تمرینات حساب شده انجام پذیرفته بود، ناکامی آخرین تلاشهای نظامی امریکا علیه ایران برای نجات دیپلمات های گروگان امریکایی از دست دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود که به تعبیر امام راحل، در آن شب حادثه، در حالی که همه از دشمن غافل بودند، شنهای طبس، مأمور خدا شدند و با ایجاد طوفانی سهمگین، ضمن به آتش کشیدن هلی کوپترها و هواپیماهای امریکایی که در آن شب، دزدانه به ایران حمله کرده و در فاز اول این عملیات پیچیده و گسترده، در فرودگاه متروکه طبس خراسان، فرود آمده بودند تا در مرحله بعد با هلی برد نیروهای ویژه و دوره دیده و انجام عملیات نهایی علیه دانشجویان ایرانی و نجات غافلگیر کننده گروگانها در تهران، ابرقدرتی خود را به رخ جهانیان بکشند، با الطاف خفیه الهی، بزرگترین شکست نظامی امریکا در سالهای اخیر رقم خورده و ابهت کاذب این ابرقدرت پوشالی فرو ریخت!

این روزها که ما دائماً واژه ترکیبی "روی میز بودن همه گزینه ها از جمله حمله نظامی به ایران" را از زبان امریکایی های مغرور و متکبر می شنویم، خنده تلخی بر لبانمان شکل می گیرد و خیلی زود به یاد روزهایی می افتیم که در اوج ناهماهنگی نظامی و امنیتی ما، بخاطر نوپا بودن استقرار یک نظام انقلابی در ایران، امریکا نتواست هیچ غلطی بکند و پس از آن همه تدارک و تمرین و حتی همکاری کامل کشورهای عربی و سایر کشورهای همسایه، با آن شکست مفتضحانه و بجا گذاشتن چندین کشته و آن همه امکانات و ادوات و اسناد نظامی و امنیتی، مجبور شد که دست از پا درازتر، فرار را بر قرار ترجیح داده و عطایش را به لقایش ببخشد، حالا چگونه رویش می شود تا باز هم در قبال ایران از گزینه حمله نظامی به ایران دم بزند؟

5 اردیبهشت 59، یادآور حمایت و امداد غیبی خداوند به نظام جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران است که با اتکاء به ایمان الهی خویش، تصمیم گرفتند تا با فداکاری و ایثار جان و مال خویش، پای انقلاب خویش ایستاده و از هارت و پورت امریکا و سایر قدرتهای نظامی جهان، هراسی به دل راه نداده و همواره با مشت محکم خود، جواب یاوه گویی های آنها را داده و همچنان به تعقیب و تحقق پیوسته اهداف بلند الهی خویش استمرار بخشند!

شهید محمد منتظر قائم فرمانده سپاه یزد که زودتر از همه خود را به محل حادثه رسانده و در حال تخلیه اسناد بجا مانده از امریکایی های پا به فرار گذاشته و کشته شده بود، متأسفانه با دستور خائنانه بنی صدر که آن زمان جانشین فرمانده کل قوا بود، به درخواست امریکایی ها که ظاهراً از طریق رادیو پیام می دادند که ادوات و اسناد بجامانده بایستی نابود شوند، قربانی تهاجم هوایی هواپیماهای ایرانی شده و به شرف شهادت نایل آمد!

اگر چه پس از حمله طبس، دانشجویان مجبور شدند که گروگانها را از لانه جاسوسی خارج و در چندین شهر آنها را تقسیم کرده تا امریکایی ها را برای عملیات های بعدی نیز ناکام بگذارند، اما واقعیت این است که امریکایی ها پس از آن ماجرا فهمیدند که حتی راه اندازی یک جنگ تحمیلی 8 ساله، روشن کردن ماشین ترور در جنگ مسلحانه و گسترش فتنه هایی به نام اقوام مرزنشین نیز نتوانست آنها را به اهدافشان برساند و از این نظر مثال این روزهای امریکا در طرح گزینه حمله نظامی، مثال سگی است که پارس می کند، اما گاز نمی گیرد!

یادم می آید که امام راحل در باره شاه خائن می فرمود که شاه، مثل سگی است که اگر به او بتازی، می گریزد و اگر بگریزی، یه شما می تازد و این مثال و تعبیر امام راحل، این روزها چقدر مصداق حال و روز امریکایی هاست و چقدر خوب شد که یکبار دیگر مردم ما این روزها با کنار رفتن نقاب مظلوم نمایی و فریبکاری، ماهیت واقعی امریکا و مجموعه نظام سلطه را در مذاکرات هسته ای و اتهام زنی های حقوق بشری، بیشتر درک کرده و بر استحکام مواضع انقلابی خود در قبال امریکایی ها افزودند!

تأکید می گردد که کویر و فرودگاه متروکه طبس باید به موزه ای ضدامریکایی و ماجرای شکست مفتضحانه امریکایی ها در طبس موسوم به "طبس گیت"، بایستی تا همیشه به آئینه عبرتی تبدیل گردند که طی آن از این پس و تا قیام فیامت، نه امریکایی ها جرأت تکرار ادعا و یا عمل به گزینه حمله نظامی را روی میز خود داشته باشند و نه نسل امروز و فردا از این هارت و پورت ها حساب ببرند و مثلاً بخواهند برای امریکایی ها تره خرد کنند!

به هر حال ما نه تنها نباید واقعه طبس را به فراموشی سپرده و لکه ننگ امریکایی ها را خواسته یا ناخواسته لاپوشانی کنیم، که اگر چنین کنیم، کتمان یک واقعه تاریخی و کفران امداد غیبی به عنوان یک نعمت الهی است، بلکه باید با گرامیداشت و بررسی کارشناسانه و مستند ابعاد این واقعه تاریخی و بزرگ، پوشالی بودن این ابرقدرت نما را نیز به نسل های نو نشان داده و زمینه های تکرار این ناکامی را در حوادث مشابه تقویت کنیم و تردید نباید کرد که یادآوری واقعه طبس، استمرار تحقیر امریکاست و ما نباید نقاط بزرگ قوت خویش را از یاد ببریم!

در پایان متذکر می شوم که شناخت ماهیت خبیث دشمنان، مقدمه پیروزی بر آنهاست و 5 اردیبهشت 59، به تنهایی می تواند اسناد مؤید صحت اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در گروگانگیری دیپلماتهای جاسوسی باشد که سفارت امریکا در تهران را به اعتبار اسناد منتشره، به لانه جاسوسی تبدیل کرده بودند و کسانی در گرامیداشت چنین واقعه عبرت آموزی، تعمداً و یا سهواً قصور نشان می دهند ادامه دهنده راه خائنانی همچون بنی صدر خائن اند که ظاهراً دریافت دستور و گرای نظامی و تبلیغی از دشمن، با خودزنی و خودی زنی و به تعبیر رهبری معظم انقلاب، جدول دشمن را پر کرده و شمشیر دشمن را تیز می کنند.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه

افزودن دیدگاه جدید