کلمات حکیمانه، عارفانه و اخلاقی امام حسین علیه السلام: قسمت سوم

کلمات حکیمانه، عارفانه و اخلاقی امام حسین علیه السلام: قسمت سوم

 

21- قال الحسین علیه السلام:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ؛

 

گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.

(حیات امام حسین، ج 1، ص 183)

 

 

22- قال الحسین علیه السلام:

فلعمري ما الإمام إلاّ الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط، الدّائن بدين الحق، الحابس نفسه علي ذات الله؛

 

سوگند به جانم! قطعاً امام و پيشواي مردم كسي است كه از روي قرآن، حكومت داوري كند، عدالت پرور و دادگستر باشد و از آيين حق پيروي نمايد و در راه خدا خويشتن دار باشد.

(ارشاد مفيد، ص 210)

 

 

23- قال الحسین علیه السلام:

موتٌ فی عزِّ خیرٌ من حیاة فی ذُلٍّ؛

 

مرگ با عزّت بهتر از زندگی مذلّت بار و خوارکننده است.

 

 

24- مِن وصیّته علیه السلام لأخیه محمّد الحَنَفیّة:

«إِنّی  لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فی  أُمَّةِ جَدّی (صلی  الله عليه وآله وسلم) أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی  عَنِ المُنْكَرِ وَ أَسيرَ بِسيرَةِ جَدّی  وَ أَبی  عَلِی  بْنِ أَبيطالب.»:

 

امام حسین علیه السلام در ضمن وصیّتی به برادرش محمّد حنفیّه چنین مرقوم فرمودند:

من از روی  خودخواهی  و خوشگذرانی  و يا بری  فساد و ستمگری  قيام نكردم، بلكه قيام من بری  اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی  از منكر كنم و به سيره و روش جدّم و پدرم علی  بن ابيطالب عمل كنم.

 

 

25- قال الحسین علیه السلام:

إیاک و ما تعتذر منه فإنّ المؤمن لا یُسيء و لا یعتذر و المنافق کل یوم یسيء و یعتذر.

 

بر حذر باش از آنچه باید به خاطرش عذرخواهی کنی چرا که مؤمن خطائی نمی کند که معذرت خواهی کند و منافق هر روز خطاء می کند و معذرت خواهی می کند.

 

 

26- رُوِیَ أنَّه علیه السلام لمّا عَزَمَ على الخروج إلى العراق، قام خطيباً فقال:

الحمد لله ما شاء الله و لا قوة إلا بالله و صلى الله على رسوله خُطَّ الموتُ على ولد آدم مَخَطَّ القَلادَةِ على جيدِ الفتاة و ما أولَهنی إلى أسلافی اشتياق يعقوب إلى يوسف و خُيِّرَ لی مَصرَعٌ أنا لاقيهِ كأنّی بأوصالی تَتَقَطَّعُها عُسلان الفَلَواتِ بَينَ النَّواويس و كَربلاء فيَملأَنَّ مِنّی أكراشاً جوفاً و أجربةً سُغباً لا مَحيصَ عَن يَومٍ خُطَّ بِالقلمِ رضی الله رضانا أهلَ البيت نصبِرُ على بلائه و يُوَفّينا أجُورَ الصّابرين.

 

روايت شده است كه چون امام حسين (علیه السلام) خواست از مكّه به سوی عراق بيرون شود براى سخنرانى بپا خواست و فرمود:

ستايش خدایست كه آنچه را بخواهد مى‏شود و نيروئى جز از خداوند نيست درود خداوند بر پيغمبرش باد، مرگ بر فرزندان آدم همچون جای گردن بند بر گردن دختران جوان حك شده است ، چقدر به ديدار گذشتگانم مشتاقم آنچنان كه يعقوب را به ديدار يوسف اشتياق بود مرا مكانی برای كشته شدن مقرّر است كه بدان جا خواهم رسید، گوئى مى‏بينم گرگان بيابان‏ها اعضای بدن مرا در سرزمينى ميان نواويس و كربلا از هم جدا مى‏كنند تا شكم های خالى و انبانهاى گرسنه را از پاره‏هاى تن من پر كنند، آدمى از سرنوشت حتمی ناگزير است، خشنودی خداوند خشنودی ما اهلبیت است در مقابل بلاى او صبر می كنیم، تا اينكه پاداش صابرين را به ما تمام و كمال عطا فرمايد.

 

 

27- قال الحسین علیه السلام:

لا أفلح قومٌ اشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق.

 

رستگار مباد! ملتى كه خشنودى مخلوق را بر خشم و ناخشنودى خالق مقدم بدارد.

 

 

28- فقام الحسین علیه السلام خطیباً فی أصحابه، فَحَمِدَ لله و أثنی علیه و ذکر جدَّهُ فصَلّی علیه ثم قال:

«أنّه قد نزل بنا من الأمر ما قد ترون و إنّ الدنيا قد تَغَيَّرَت و تَنَكَّرَت و أدبَرَ معروفُها و استمرَّت حَذّاءَ و لم يَبقَ مِنها إلاّ صُبابةٌ كصُبابَة الإناء و خَسيسُ عَيشٍ كالمَرعي الوَبيل، ألا ترونَ إلی (أنَّ) الحقَّ لايُعمَلُ به و إلَي الباطل لايتناهي عنه، لیَرغَبَ المؤمنُ فی لقاء ربّه محقّاً فإنّی لا اَری الموتَ إلاّ سعادةً و الحیؤة مع الظّالمین إلاّ برماً».

 

(وقتی امام حسین علیه السلام با سختگیری های حر در حرکت آن حضرت مواجه شد) ایستاد و به یاران خود بعد از اینکه حمد و ثنای خداوند را بجای آورد و نام جدّش پیامبر را بُرد و بر او درود فرستاد، چنین فرمود:

اي مردم! حوادثي را كه براي ما پيش آمده است مي دانيد، همانا چهره دنيا دگرگون شده، زشتي آن نمايان و نيكي هاي آن پنهان شده است، دنيا با شتاب در حال رفتن است و فقط مقدار كمي به اندازه ته مانده ظرف غذايي از آن باقي مانده است. آيا نمي نگريد كه به حق عمل نمي شود و كسي از باطل نهي نمي كند؟

در چنین وضعیتی اگرمؤمن میل به ملاقات پروردگارش (مرگ) نماید، سزاوار است. مرگ با عزت، زندگی جاوید است و زندگی با ذلّت و همراه با ظالمین چیزی جز مرگ نیست.

 

 

29- قال الحسین علیه السلام:

اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛

 

به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى شوند.

تحف العقول، ص 245 .

 

 

30- قال الحسین علیه السلام:

أيها الناس إنّ رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم قال:

مَن رأي سلطاناً جائراً، مُستحِلاًّ لحُرُمِ الله، ناكثاً لعَهدِ الله، مُخالفاً لسُنَّةِ رسول الله، يَعمَل في عباد الله بالإثم و العُدوان، فلَم يُغَيّر عليه بفعلٍ و لا قولٍ، كان حقّاً علي الله أن يُدخِلَه مَدخَلَه،‌ ألا و إنَّ هؤلاء قد لَزِمُوا طاعةَ الشيطان، و تركوا طاعة الرحمان و أظهروا الفساد و عَطَّلُوا الحدود، و استأثَروا بالفَیءٍ و أحَلّوا حَرامَ الله و حَرَّمُوا حَلالَه و أنا أحقُّ مِن غيرٍ.

 

امام حسین علیه السلام در محلّ بیضه، اصحاب خود و سپاه حرّ را مخاطب قرار داده و چنین فرمود:

ای مردم، همانا رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:

هركس ببيند يك حاكم ستمگري، كه حرام هاي خدا را حلال مي كند، عهد و پيمان خدا را مي شكند، حاكم جائري كه مخالف با سنت پيغمبر اكرم (ص) است، و در ميان بندگان به گناه و تجاوز عمل مي كند، اگر كسي همچنين حاكم جائري را ببيند، در برابر او  قيام نكند و سخني نگويد، فرداي قيامت اين فردي كه در برابر حاكم ستمگر سكوت كرده، خداي عالم اين سكوت گر را با آن ظالم، در يك نقطه از جهنم گرفتار عذاب الهي مي كند.

آگاه باشید که این طایفه ستمگر و حکّام جائر بنی امیّه، پیوسته از شیطان پیروی نموده و اطاعت او را بر خود لازم دانستند و اطاعت خداوند رحمان را ترک کردند، و فساد و تباهی را ظاهر نمودند و حدود الهی را تعطیل کردند و غنائم و فَیء و بیت المال مسلمین را به خود اختصاص دادند و حرام خدا را حلال شمردند و حلال خدا را حرام کردند. و من از غیر خودم سزاوارترم. (من سزاوارترین فرد هستم که باید این امور را تغییر دهد).

(تاريخ طبري، ج4، ص304، كامل ابن اثير،ج4، ص48، الفتوح ابن اعصم، ج5، ص81)

افزودن دیدگاه جدید